غربستیزی از ابتدا نباید ایدئولوژی انقلاب ایران میشد/ هر کشوری با آمریکا دچار تنش شود، نمیتواند حضور جدی در بازار جهانی داشته باشد
احمد بخشایش میگوید: در دوره کنونی هر کشوری با آمریکا دچار تنش شود، نمیتواند حضوری جدی در بازار جهانی داشته باشد. چون کشورها با مقایسه میزان تجارتشان با آمریکا، به این نتیجه میرسند که همکاری با آمریکا بیشتر به دردشان میخورد لذا سعی میکنند با دوری از ایران دچار تحریمهای آمریکا نشوند.
احمد بخشایش اردستانی در گفتوگو با توازن/به گزارش رویداد۲۴؛ :
احمد بخشایش میگوید: در دوره کنونی هر کشوری با آمریکا دچار تنش شود، نمیتواند حضوری جدی در بازار جهانی داشته باشد. چون کشورها با مقایسه میزان تجارتشان با آمریکا، به این نتیجه میرسند که همکاری با آمریکا بیشتر به دردشان میخورد لذا سعی میکنند با دوری از ایران دچار تحریمهای آمریکا نشوند.
توازن/به گزارش رویداد۲۴؛ سعید شمس: احمد بخشایش اردستانی نماینده پیشین مجلس و فعال سیاسی اصولگرا در گفتوگو با توازن/به گزارش رویداد۲۴؛ در تحلسل شرایط کنونی کشور میگوید: اینکه تورم شدید مهار شود، مستلزم یک دوره است و اینکه توقع داشته باشیم این مشکل بزرگ به زودی حل شود، توقعی بیجا است. باید ریل قطار اقتصاد در مسیر صحیح قرار بگیرد تا تولید رشد و در نتیجه گرانیها مهار شود. برای رسیدن به این هدف محقق باید دیپلماسی قویتری داشته باشیم. مثلاً ارتباط با همسایهها را جدیتر بگیریم و الزامات بیشتر شدن سرمایهگذاری خارجی و امنیت سرمایههای داخلی را مورد توجه قرار بدهیم. این امور باید انجام بگیرد تا در پروسه زمانی ۲ یا ۳ ساله رکود کمتر شده و قیمتها پایینتر بیاید. البته دولت ادعا میکند با کارهایی تورم را مهار کرده است، یعنی معتقدند اگر برخی از کارهای دولت نبود، قیمتها به سه برابر میرسید.
البته دولت در کشورهای دیگر سرمایهگذاری میکند همانطور که دولت رئیسی تلاشهایی برای همکاری با دولت سعودی، دولت امارات، دولت قطر و حتی دولتهای آمریکای جنوبی انجام داده است. زمان شاه هم همینطور بود و دولت با دولت انگلیس، دولت ایتالیا و … وارد فضای سرمایهگذاری میشد.
باید به این نکته توجه داشت که نمیتوانیم سودی را که از مبادله با کشورهای غربی با چیزی که از تعامل با همسایهها به دست میآید، مقایسه کنیم. در واقع مشکل این است که ایران بعد از پیروزی انقلاب مقداری با غرب دچار چالش شد، با این توضیح که اصل دوری از غرب به دشمنی ما با آمریکا ربط دارد. نه تنها ایران، بلکه در دوره کنونی هر کشور دیگری با آمریکاییها دچار تنش شود، نمیتواند حضوری جدی در بازار جهانی داشته باشد. چون کشورها با مقایسه میزان تجارتشان با آمریکا، به این نتیجه میرسند که همکاری با آنها برای آنها نسبت به داد و ستد با ایران سرتر است و بیشتر به دردشان میخورد لذا سعی میکنند با دوری از ایران دچار تحریمهای آمریکا نشوند. در چنین موقعیتی ما بالاجبار با کشورهایی وارد معامله میشویم که قراردادهای پایاپای و معامله غیردلاری داشته باشند. در همین راستا دولت رئیسی با کشورهای آمریکای لاتین وارد معامله میشود. مثلاً سرمایهگذاری ایران در بخش تراکتور در ونزوئلا یا نفت و انرژی در نیکاراگوئه و همکاری با کوبا در بخش معادن قدمهایی است که به هرحال برداشته میشود؛ مثلاً عربستان علاقهمند است در ایران سرمایه گذاریهایی داشته باشد.
البته نه تنها عربستان، بلکه عراق، امارات، کویت، قطر و … ترجیحشان این است که تحریمهای ایران ماندگار باشد تا آنها نفت بیشتری بفروشند. مشخصاً عربستان با استفاده از جای خالی ایران در بازار نفت جهانی روزانه حدود یازده میلیون بشکه نفت میفروشد و درآمد حاصله را به صندوق ارزی تزریق کنند. همانطور که زمان شاه ما در روز حدود ۶ میلیون بشکه نفت صادر میکردیم و شاه هم سعی میکرد این درآمد را در جاهای مختلف سرمایهگذاری کند. در واقع اگر ایران با آمریکا به تفاهم برسد که دارد میرسد، سرمایهگذاریهای خوبی را شاهد خواهیم بود و ایرانیها هم یک مقداری ثبات فکر پیدا خواهند کرد.
غربستیزی از اول هم نباید جز ذات ایدئولوژی انقلاب ایران میشد. حالا، چون آمریکاییها محمدرضا شاه پهلوی را زیرر چتر حمایتی قرار دادند، ما باید همیشه با آنها دشمنی داشته باشیم؟ وقتی انقلاب پیروز شد، حداکثر ۱۰ سال بعد باید یواش یواش مباحث اقتصادی را اولویت میدانستیم و منافع ملی را ارزش میدانستیم. من این را میگویم که مردم مشکلات زیادی دارند و همه باید تلاششان را برای آرامش مردم به کار بگیرند.
دیدگاهتان را بنویسید