جدیدترین اخبار

تغییر معادلات جنگ به سود کی‌یف/ در میدان نبرد روسیه و اوکراین چه می‌گذرد؟

اوکراین در هفته اخیر توانسته پیروزی‌های مهمی در جنگ به دست آورد؛ تا آن اندازه که حتی زلنسکی مدعی است که می‌تواند پیروز نهایی جنگ باشد. با این وصف این سوال پیش می‌آید که آخرین وضعیت جنگ روسیه و اوکراین چگونه است و آیا رویای زلسنکی محقق خواهد شد؟ برای پاسخ، گزارش رویداد۲۴ را بخوانید.

اشتراک گذاری
30 شهریور 1401
کد مطلب : 3264

جنگ روسیه و اوکراین

رویداد۲۴ علیرضا مکی: با گذشت بیش از شش ماه از آغاز جنگ روسیه و اوکراین، این هفته ارتش اوکراین توانسته طی ضد حمله‌ای بزرگ، بخش‌هایی از مناطق اشغالی خود را از دست ارتش روسیه در جنوب و شرق کشور خارج سازد. ارتش اوکراین مدعی است که در این حملات بیش از ۸۰۰۰ کیلومتر مربع را در عرض ۵ روز از دست روسیه خارج کرده است. اگر چنین ادعایی درست باشد، یعنی بیش از دو برابر مجموع زمین‌هایی که روس‌ها طی سه ماه گذشته تصرف کردند، توسط اوکراین آزاد شده است.

از دید راهبردی الحاق دوباره اوکراین و تمام جمهوری‌های بالتیک از آرزو‌های مهم تصمیم‌گیران کرملین بعد از فروپاشی شوروی و مخصوصا از دوران ریاست جمهوری پوتین به بعد بوده است. اما انجام عملیات نظامی در این وسعت که پایه‌های نظام امنیت اروپایی را به لرزه در اورده است را کمتر کسی پیش‌بینی می‌کرد.

تحلیل میدان نبرد روسیه و اوکراین

روس‌ها با انجام حمله‌ای بزرگ در انتظار یک پیروزی بزرگ و سریع در اوکراین بودند؛ پیروزی که باید با تصرف کی‌یف در کمتر از یک هفته تحقق می‌یافت. اما تا کنون ارتش روسیه ناچار به دو عقب‌نشینی مهم شده است. روس‌ها در انتهای ماه اوریل و ابتدای ماه می بعد از دو ماه از تهاجم اولیه خود از سه محور به اوکراین ناچار به عقب‌نشینی از اطراف کی‌یف و تمام جبهه شمالی و شمال شرقی اوکراین شدند.


بیشتر بخوانید: آرایش نظامی جنگ روسیه و اوکراین چگونه تغییر کرد؟/ زلسنکی در نقش مهاجم


با عقب‌نشینی ارتش روسیه از محور‌های شمالی و شمال شرقی ارتش روسیه تمرکز خود را بر جبهه‌های جنوبی و جنوب شرقی و شرقی اوکراین با تکیه بر آتش توپخانه گسترده و تحرک عناصر زرهی قرار داده است. در نتیجه این استراتژی روسیه موفق شد با قبول تلفات و خسارت در بخش‌های میانی جبهه شرقی دست به پیشروی بزند و در جبهه جنوب و جنوب شرقی نیز با تصرف ماریوپل و خرسون دو سوی تنگه کرچ را به یک دیگر متصل کند. این در حالی بود که با تصرف ایزیوم در جنوب خارکف و شمال لوهانسک و نیز تصرف شهر مهم و راهبردی لیسیچیانسک در استان لوهانسک توجه خود را به سوی کراتومارسک و اسلاویانسک معطوف کرد.

دلیل پیروزی‌های اوکراین در جنگ روسیه چه بود؟

به گزارش رویداد۲۴ نکته‌ای که در این بین وجود دارد این است که روس‌ها از هفته‌ها پیش قصد تصرف محور باخموت سیورسک را داشتند که بتوانند از این محور به عنوان یک محور حیاتی برای پشتیانی از جبهه خود در منطقه اسلاویانسک استفاده کنند اما با برخورد قوای روس خط دفاعی اوکراینی‌ها در محور باخموت- سیورسک کار روس‌ها در جبهه میانی به بن‌بست خورد.

جنگ اوکراین را تا پیش از ضد حمله ارتش اوکراین به مواضع ارتش روسیه را می‌توان به دو بخش تقسیم کرد؛ بخش اول از ابتدای تهاجم تا زمان عقب‌نشینی روس‌ها از محور‌های شمالی و اطراف کی‌یف و خارکف. این بخش در حالی پایان یافت که خارکف به عنوان دومین شهر صنعتی اوکراین و مرکز استان خارکف تنها ۳۰ کیلومتر با مرز‌های بین المللی دو کشور فاصله داشت و در نیجه انتظار می‌رفت ظرف روز‌های اول جنگ ارتش روسیه به این شهر مسلط شود؛ مسئله‌ای که هیچ گاه عملی نشد.

در نتیجه اوکراینی‌ها موفق شدند از این شهر به عنوان یک مرکز دیده‌بانی مناسب برای تحت نظر قراردادن تحرکات روس‌ها در جبهه شرقی استفاده کنند. این در حالی است که روس‌ها طی روز‌های بعد از عقب‌نشینی اولیه خود موفق شدند بخش‌های بزرگی از استان خارکف را به تصرف خود درآوردند؛ از جمله این بخش‌ها شهر ایزیوم در جنوب این استان و شمال لوهانسک است که به دلیل موقعیت جغرافیایی خود دارای نقش راهبردی بود.

ویژگی مرحله اول این جنگ را می‌توان رقابت تیم‌های زرهی و ضد زرهی دو طرف با ترکیب استفاده از آتش توپخانه و حملات پهپادی متعدد در طول خطوط تماس و خطوط لجستیکی دو طررف دانست. استراتژی که در اینجا علیه نیرو‌های روس به کار برده شد در ارتش‌های غربی به «استراتژی قفل و کلید» مشهور است. استراتژی قفل و کلید به معنی تشخیص مرکز ثقل عملیات دشمن و طراحی چینش نیرو‌های بر مبنای حداکثر توان ضربه‌زنی به مرکز ثقل استراتژی طرف مقابل بوده که این را می‌توان در رقابت تیم‌های زرهی روسیه و تیم‌های ضد زره اوکراینی به خوبی مشاهده کرد.

اما مرحله دوم این عملیات را می‌توان در فاصله عقب‌نشینی روس‌ها از شمال و شمال شرقی اوکراین تا ضد حمله این هفته اوکراین و بازپس گیری بخشی از مناطق شرقی خود دانست. ویژگی مهم این مرحله را می‌توان دوئل توپخانه‌ای دو طرف همراه با عملیات‌های محدود نیرو‌های ویژه و نیرو هوایی دو طرف دانست. در این مرحله مسابقه دو طرف برای ارائه حجم گسترده‌تر، دقیق‌تر، دوربرد‌تر و موثر‌تر آتش توپخانه به منظور زمین گیر کردن قوای زرهی طرف مقابل دانست.

از نظر روس‌ها دستاورد‌های مهم این مرحله تصرف مناطق و شهر‌های مختلفی در استان‌های شرقی اوکراین شامل لوهانسک، دونتسک و بخش‌هایی از استان خارکف به همراه در هم شکست مقاومت ازوفستال در شهر بندری ماریوپل بعد از دو ماه نیم محاصره دانست.

از نظر اوکراینی‌ها نیز مهم‌ترین دستاورد‌های این مرحله توقف حرکت هجومی قوای زمینی روسیه در محور‌های جنوبی و شرق میانه در محور باخموت سیورک و عدم سقوط شهر‌های مهمی مانند اسلاویانسک و کراماتورسک دانست.

همچنین در این مرحله ارتش اوکراین برای اولین بار موفق شد پایگاه‌های هوایی روسیه در عمق کریمه را مورد هدف قرار دهد. همچنین در همین مرحله اوکراین موفق شد ضرباتی به نیروی دریایی روسیه و ناوگان دریای سیاه این کشور وارد کند که غرق کردن رزم ناو مسکوا به عنوان رزم ناو سرفرماندهی دریای سیاه مهمترین آن بود.

ضد حمله اوکراین به روسیه

اما اوکراین چگونه توانست این مرحله را با چنین ضد حمله‌ای به موفقیت برساند. باید توجه داشت که روس‌ها از ابتدای شروع این مرحله شروع به پیشروی عمقی در مناطق شرق و جنوب شرقی اوکراین در پناه اتش گسترده توپخانه کردند. در مقابل متحدان اوکراین نیز با رساندن توپخانه‌های پیشرفته کششی و خودکششی و نیز توپخانه راکتی هایمارس موفق شد پیشروی روس‌ها را پر هزینه و در برخی مناطق به کل متوقف کند. در این حالت ارتش اوکراین موفق شد با به کار گیری یک استراتژی جدید با هدف قرار دادن عقبه نیرو‌های روس خطوط لجستیک روس‌ها را منهدم کند. از جمله این اهداف می‌توان به سایت‌های پدافندی، انبار‌های مهمات، خطوط حمل و نقل، مراکز و پایگاه‌های فرماندهی و کنترل، اخلال روی ارتباطات نیرو‌های روس و.. اشاره کرد.

از سوی دیگر مدت‌ها این شایعه مطرح بود که اوکراین به زودی عملیاتی را به منظور بازپس گیری خرسون در جبهه جنوبی و در شمال شبهه جزیره کریمه در غرب رودخانه دنیپروپتروفسک آغاز خواهد کرد. از این رو ارتش اوکراین ضمن حمله به اهداف پیش گفته پل‌های ارتباطی میان بخش‌های مختلف شهر را نیز مورد هدف قرار داد از جمله این پل‌ها، پل‌های ارتباطی روی خلیج کرچ و نیز پل‌های روی رودخانه دنیپر به منظو کاهش و یا سخت کردن حمل و نقل تدارکات و نیرو بوده است تا نیرو‌های روس را در منطقه گیر بیندازد. پیامد این عملیات‌ها انتقال ۶۰ تا ۸۰ هزار نیرو معادله سه تا چهار لشکر پیاده و زرهی از جبهه‌های شرقی به جبهه خرسون توسط ارتش روسیه تا تاریخ اول سپتامبر بوده است.

طبق برآورد‌های سازمان‌های اطلاعاتی غربی ارتش روسیه تا آن تاریخ بیش ۸۰ تا ۱۰۰ هزار نفر تلفات داشته است چیزی در حدود نصف نیرو‌های تهاجمی اولیه ارتش روسیه بنابراین سرفرماندهی ارتش اوکراین با خوانش صحیحی از وضعیت تاکتیکی میدان نبرد سعی کرد در جبهه شرقی و جنوبی ابتکار عمل را به دست بگیرد.

استراتژی فرماندهی ارتش اوکراین بر این امر استوار بود که با هدف قراردادن مراکز مهم فرماندی و کنترل و مراکز لجستیک ارتش روسیه را وادار به عقب راندن این تاسیسات به بخش‌های داخلی‌تر مناطق تحت تصرف کند تا فاصله میان خطوط مقدم درگیری و منابع مهمات افزایش یابد و از سوی دیگر با هدف قراردادن خطوط لجستیک و حمل و نقل، جابجایی نیرو و تدارکات را به شدت تضعیف و پر خطر کند؛ بنابراین سر فرماندهی ارتش اوکراین با خوانش صحیحی از وضعیت تاکتیکی میدان نبرد سعی در تثبیت ابتکار عمل نیرو‌های خودی داشت.

با شروع ضد حمله‌های اولیه ارتش اوکراین در روز ۲۹ اگوست در جبهه جنوب نیرو‌های ارتش روسیه ظرفیت پشتیبانی خود را معطوف به حمایت از خرسون کردند. در این بین فاصله بالای خطوط درگیری میان روسیه و اوکراین و دشت‌های باز جنوب اوکراین حدفاصل رودخانه دنیپر تا شرق بندر اودسا سبب کند شدن روند پیشروی قوای زمینی اوکراینی‌ها شد. تا جایی که برخی منابع روس از شکست کامل عملیات اوکراین خبر می‌دادند، اما در همین حین ارتش اوکراین ضمن دفاع از یک تهاجم گسترده روس‌ها در محور سولدار باخموت ضد حمله خود را در جبهه شرقی ادامه دادند که با تصرف شهر بالاکلیا در شرق شروو با تصرف شهر کوپیانسکی ادامه یافت.

در بیان اهمیت شهر کوپیانسکی ذکر این نکته اهمیت دارد که راه اهن این شهر برای حمایت از نیرو‌های مستقر در ایزوم حائز اهمیت بوده است. ایزیوم که خود به عنوان نقطه اتصاف دو استان خارکف و دنتسک از یک طرف و از طرف دیگر در میان کرانه‌های دو رودخانه اسکیل در شرق و سوریسکی دونست در غرب قرار دارد از اهمیت به سزایی برای ادامه عملیات روسیه در شرق میاه در جهت شمال و شمال‌غرب علیه شهر‌های اسلاویانسک و کراماتورسک برخودار بوده است؛ بنابراین با از دست رفتن کوپیانسکی ارتش روسیه برای جلوگیری از انهدام مابقی نیرو‌ها ناچار دستور عقب‌نشینی ارتش از ایزیوم رو داده و در نهایت نیرو‌های روسیه در محدوده کوچکی در شرق رودخانه اسکیل به مستقر شده‌اند.

گستردگی عملیات ارتش اوکراین به حدی بود که در برخی نقاط ارتش اوکراین موفق شد برای اولین بار از بیست و چهارم فوریه به مرز‌های بین المللی خود دست یابد و از سوی دیگر ارتباط بسیاری از واحد‌های ارتش روسیه با عقبه خود قطع شود.

اما در بیان چرایی اینکه چگونه معادلات جنگ تغییر کرد، باید در نظر داشت که روس‌ها که با ده گردان تاکتیکی در محور سولدار – باخموت اماده انجام یک تک زرهی به منظور قطع عقبه نیرو‌های اوکراینی در جبهه جنوب را داشتند متوجه حضور ۵ تیپ مکانیزه و زرهی ارتش اوکراین در یک منطقه یوشکل که نیرو‌های روس در مرکز این منطقه بودند نشدند. در نتیجه این مسئله روس‌ها بخش مهمی از نیرو دفاعی خود را در جبهه شرقی در یک ضد حمله از دست داده و خطوط دفاعی روس‌ها در سمت راست شهر بالاکلیا که امادگی آن را نداشتند شکست.

در پی هجوم قوای زرهی ارتش اوکراین به داخل خطوط دفاعی اول و دوم روس‌ها فرماندهی ارتش روسیه در خطوط دفاعی شرقی از هم پاشیده و سایر خطوط دفاعی تا محور ایزیوم – لیمان نیز دچار از هم گسیختگی شد. در نتیجه این مسئله ارتباط میان واحد‌های دفاعی از هم گسسته و شرایط برای سقوط دومینو وار سایر خطوط دفاعی روس‌ها بدون امکان ایجاد خطوط دفاعی جدید فراهم شده است. در کنار این مسئله عملیات نیروی‌های ویژه در پشت خطوط روس‌ها را نیز باید عاملی در برهم خوردن نظم واحد‌های روس در طو خطوط دفاعی داخلی عنوان کرد.

ضعف‌های روسیه در جنگ اوکراین

ضد حمله ارتش اوکراین در نبرد هفته پیش را باید نمایی کلی از شرایط جنگی جدید در میادین نبرد مدرن محسوب کرد. در واقع روسیه به عنوان دومین ارتش قدرتمند دنیا نشان داد نقاط ضعفی هم دارد؛ از جمله مهم‌ترین دلایل شکست ارتش روسیه در این عملیات می‌توان به محور‌های زیر اشاره کرد:

-‌ شکست اطلاعاتی در دو سطح اطلاعات تاکتیکی و اطلاعات راهبردی
-‌ در سطح راهبردی سازمان‌های اطلاعاتی روسیه از توانایی برآورد میزان حمایت مردم از دولت و نیز قدرت نیرو‌های مسلح اوکراین و روابط بین المللی ان‌ها ناتوان بودند
-‌ عدم توانایی نیروی هوایی روسیه در ارائه اتش پشتیبانی موثر
– عدم توانایی مناسب پدافند برای پوشش خطوط درگیری
-‌ عدم توانایی حفاظت و تهاجم الکترونیک؛ چنانچه در طول این جنگ بارها گفته شد که هم‌پیمانان اوکراین ضمن شنود ارتباطات میان واحد‌های روس، قادر به مکان‌یابی آن‌ها هستند.
-‌ عدم اموزش کافی نیرو‌ها

این موارد را می‌توان از جمله مهم‌ترین دلایل شکست روسیه در نظر گرفت. در کنار این مسئله حمایت‌های کاملا اشکار غرب از ارتش اوکراین در سطوح اطلاعاتی، اموزش دکترین و استراتژی، برنامه‌ریزی، تسلیحات و … کاملا منطبق بر استراتژی قفل و کلید ناتو بر مبنای استراتژی دفاع ملی ارتش آمریکا است.

حال با تمام شدن این مرحله و شکست روس‌ها در پیشبرد برنامه‌های خود در مناطق شرق میانه به شدت دچار مشکل شده و نیازمند تریف خطوط جدید دفاعی به منظور حفظ باقی مانده مناطق کلیدی به منظور جلوگیی از پیشروی اوکراین به سمت جنوب هستند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوزده − 14 =